مدل فکر کردنت رو عوض کن - پیشنهاد میشه !
میثم چشماش پر از اشک بود، بالاخره مجبور شد تصمیمی که دلش نمیخواست رو بگیره، با هزاران شور و شوق شرکتش رو تأسیس کرده بود و الان پس از چهار سال تلاش و بدون هیچ سرمایه ای ...
میثم چشماش پر از اشک بود، بالاخره مجبور شد تصمیمی که دلش نمیخواست رو بگیره، با هزاران شور و شوق شرکتش رو تأسیس کرده بود و الان پس از چهار سال تلاش و بدون هیچ سرمایه ای ...
دریک باغ بزرگ، قورباغه ها در یک روز تعطیل تصمیم گرفتند مسابقه ی دو بدهند. از روبه روی درخت گیلاس تا لب حوض آب، با سوت داور، مسابقه شروع شد و حدود سی قورباغه جهش خود را آ...
تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد.شب ت...
اربابی آوازه کنیزی نوجوان و زیباروی را شنید، که قدی بلند و چشمانی خمار و صدایی دلکش داشت. 20 هزار دینار قیمتش بود و هر کسی را توان پرداخت این مبلغ برای خرید آن نبود، این...
و تو پسرم!اگر نمیخواهی به دست هیچ دیکتاتوری گرفتار شوی، فقط یک کار بکن!بخوان! و بخوان! و بخوان!- نامهی دکتر علیِ شریعتی به پسرش احسان۲۹ خرداد سال ۱۳۵۶ زمانی که کتاب...
لذت ببریم...گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشتتردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشتاز خیر هست و نیست دنیا به شوق دوستمی شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشتدنیا مرا فروخت، ولی کاش دست ک...
خبری نیست...گفتی چه خبر ؟! از تو چه پنهان خبری نیستدر زندگیام غیر زمستان خبری نیستدر زندگیام، بعد تو و خاطرههایتغیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست ...انگار نه انگار...
گلستان نوشتهٔ شاعر و نویسندهٔ پرآوازه ایرانی سعدی شیرازی است. به باور بسیاری، گلستان تأثیرگذارترین کتابِ نثر در ادبیات فارسیاست. که در یک دیباچه و هشت باب به نثر مس...
حکایت کوتاه از عطار نیشابوریعطار در محل کسب خود مشغول بـه کار بود کـه درویشی از آنجا گذر کرد. درویش تقاضای خودرا با عطار در بین گذاشت، اما عطار همان گونه بـه کار خود ...
چند حکایت از پروین اعتصامی پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میکرد. از قضا یک روز که به ...
حکایت گوسپند قربانیآورده اند که زاهدی از جهت قربان گوسپندی خرید، در راه قومی بدیدند، طمع کردند و با یکدیگر قرار دادند که او را بفریبند و گوسپند بِبَرند. پس یک تن از پی...